خیلی از شما از من میپرسید که چگونه میتوانیم یک ایده ی مناسب برای کسب و کار اینترنتی خود پیدا کنیم ؟یا اینکه در کل چگونه در اینترنت به درآمدزایی برسیم؟
شاید مقالاتی که تا به الان راجب کسب و کار اینترنتی و روش های کسب درآمد از اینترنت درون سایت آکادمی سبز منتشر کردم نیاز شما را حل نکرده باشد به همین دلیل تصمیم گرفتم یک آموزش کامل کسب درامد از اینترنت از ۰ تا ۱۰۰ برای شما قرار بدهم .
در این مقاله به صورت کامل به شما توضیح میدهم که چگونه میتوانید یک کسب درامد اینترنتی بدون سرمایه ی ممکن برای خودتان راه اندازی کنید . امیدوارم دوستانی که هنوز نمیدانند چگونه یک کسب و کار اینترنتی در منزل را راه اندازی کنند بعد از خواندن این مقاله مشکلاتشان حل بشود و هر چه زودتر کسب و کار اینترنتی خودشان را راه اندازی کنند.
در این قسمت تصمیم دارم شما را با راه های کسب درآمد از اینترنت در منزل آشنا کنم همان طور که گفتم کسب درآمد از اینترنت راه و روش هاس گوناگونی دارد که در این بخش به صورت کامل راجب آن پرداخته ایم .
در این روش از کسب درآمد اینترنتی شما اگر خدمات و محصولات فیزیکی دارید به صورت اینترنتی ان ها را میفروشی شما خیلی راحت میتوانید محصولات فیزیکی خودتان و یا دیگران را در اینترنت بفروشید . به عنوان مثال فروشگاه های اینترنتی بامیلو و دیجیکالا که کالا و محصولات دیگران را به صورت اینترنتی میفروشند و به ازای هر فروش مبلغی را از صاحبان کالا دریافت میکنند .
شما خیلی ساده میتوانید یا محصولات و کالای فیزیکی خودتان و دیگران را بفروشید که برای فروش اینترنتی به یک وبسایت نیاز دارید.
در این روش از کسب درامد اینترنتی شما به صورت مسقیم و یا واسط میتوانید خدمات خود را به مشتریان خود ارائه بدهید مثل طراحی سایت , خدمات سئو و بهینه سازی وبسایت , خدمات هاستینگ و… اگر خدماتی را ارائه میدهید توصیه میکنم این روش کسب درآمد از اینترنت را انتخاب کنید و ادامه بدهید .
و اما یکی از پولسازترین و کم دردسر ترین راه های کسب درآمد از اینترنت که هدف اصلی ما هم استفاده از این روش کسب و کار اینترنتی است تولید محتوا و محصولات اموزشی میباشد .
این مدل فروش اطلاعات یکی از پولسازترین مشاغل اینترنتی در جهان میباشد . اگر شما در زمینه ای تخصص و مهارت دارید خیلی راحت میتوانید آن را به پول تبدیل کنید شما میتوانید به صورت مستقیم و غیر مستقیم محتوای خود را به پول تبدیل کنید .
به صورت مستقیم دقیقا مثل سایت آکادمی سبز محصولات اموزشی و دانلودی تولید کنید و برای فروش درون سایت خود قرار بدهید و یا مثل وبسایت های فروش فالوور و لایک اینستاگرام و یا حتی مثل سایت های فروش قالب و افزونه های وردپرس و جوملا و…
و به صورت غیر مستقیم مثل سایت زومیت با تولید محتوا ترافیک جذب کنید و از طریق تبلیغات برای دیگر شرکت هاو وبسایت ها درآمد بالایی کسب کنید . بهترین و پولساز ترین راه کسب درامد از اینترنت فروش اصلاعات خودتان میباشد که شما میتوانید یک کسب و کار اینترنتی بدون سرمایه و هزینه ی اضافی برای خدتان راه اندازی کنید چون اصلا به هیچ هزینه سنگینی مثل طراحی سایت , تبلیغات , سئو و بهینه سازی وبسایت و… نیاز ندارید.
در این قسمت قصد دارم به صورت کامل و قدم به قدم اموزش کسب درامد از اینترنت را رایگان و از ۰ تا ۱۰۰ به شما یاد بدهم که چگونه میتوانید با کمترین سرمایه ممکن یک کار اینترنتی در منزل راه اندازی کنید .کلیه مراحل را به صورت گام به گام به شما یاد میدهم .
در اولین قدم شما باید تخصص و مهارت و علاقه های خود را شناسایی کنید . باید برسی کنید که چه تخصص و مهارت هایی دارید به عنوان مثال اگر در زمینه قانون جذب و موفقیت علاقه دارید این یک توانایی خوب محصوب میشود .
اگر شما فن بیان خوبی داشته باشید این میتواند یک مهارت و تخصص حساب بشود , اگر شما فتوشاپ , ورد , پاورپوینت و… بلد باشید در کسب و کارتان به شما خیلی کمک خواهد کرد.
پس اولین کار برای ان که شما بتوانید یک کسب و کار اینترنتی راه اندازی کنید شناخت توانایی و مهارت های شما میباشد . باتوجه به مهارت های خود میتوانید حوزه فعالیت خود را انتخاب کنید .
گام دوم برای راه اندازی کسب و کار اینترنتی و کسب درآمد از اینترنت انتخاب حوزه فعالیت میباشد . شما باید حوزه فعالیت خود را با توجه به تخصص و مهارت های خود راه اندازی کنید .
منظور از حوزه فعالیت این نیست که شما بیاید و یک ایده ی ناب را انتخاب کنید . دقت کنید که اصلا قرار نیست شما کسب و کار خود را با ایده هایی استارت بزنید که قبلا توسط دیگران شروع نشده باشد .
انتخاب حوزه فعالیت شما میتواند با توجه به تخصص و مهارت های شما باشد به عنوان مثال اگر شما در زمینه ی برنامه نویسی تخصص دارید خیلی راحت میتوانید تخصص خود را به یک وبسایت اموزشی تبدیل کنید و از طریق تولید محتوای اموزشی به درآمد اینترنتی بالایی در ماه دست پیدا کنید .
خیلی از افراد هم تخصصی ندارند و به دنبال حوزه ی پر طرفداری هستند . در این حالت شما باید یک حوزه ی پرطرفدار را انتخاب کنید و سعی کنید در آن متخصص بشوید .
برای آنکه شما بتوانید یک حوزه فعالیت مناسب را انتخاب کنید باید به طور کامل برسی کنید و ببینید که کدام حوزه فعالیت مناسب تر است . برای برسی حوزه فعالیت ها میتوانید از ابزار های گوگل استفاده کنید .
به عنوان مثال شخصی در زمینه ی قانون جذب و فن بیان تخصص دارد شما خیلی راحت میتوانید با ابزار گوگل ترند برسی کنید که که کدام حوزه فعالیت مناسب تر است.
منبع : https://academysabz.com/earn-money-from-free-internet
مدیریت زمان یا Time Management، یکی از دغدغه های مهم بسیاری از ماست.
همه میدانیم که ضعف در برنامه ریزی و مدیریت زمان، میتواند مشکلات فراوانی را برای ما ایجاد کند؛ البته گاهی هم به اشتباه، چالشها و مسائل دیگر خود را به ضعف در مدیریت زمان نسبت میدهیم.
مهمترین نکتهای که در مجموعه درسهای مدیریت زمان و نظم شخصی خواهیم آموخت این است کهمدیریت زمان یک عنوان بسیار عمومی است که میتواند مجموعهی گستردهای از چالشها، مهارتها و مسائل را شامل شود.
بسیاری از کسانی که معتقدند در مدیریت زمان ضعف دارند یا اینکه فکر میکنند نیازمند بهبود در مهارت مدیریت زمان هستند، ممکن است مشکلات و چالشهای دیگری داشته باشند که در نهایت خود را در قالب ضعف در مدیریت زمان بروز میدهد.
برخی اصطلاحات، این بخت را داشتهاند که در بین مردم، بیش از سهم واقعیشان رواج پیدا کنند و به نظر میرسد که مدیریت زمان هم در همین گروه قرار دارد.
خطر رواج بیش از حد برخی نامها و اصطلاحات
دوست روانشناسی میگفت: وقتی به حرفهای مراجعین خودم فکر میکنم، احساس میکنم عمدهی مردم، صرفاً دو مشکل جدی را در حوزههای ذهنی و رفتاری به رسمیت میشناسند:افسردگی و بیش فعالی.
بسیاری از مراجعین در توصیف خود یا دیگری به سادگی اعلام میکنند که: «من هیچ مشکل خاصی ندارم؛ فقط افسردگی زندگی من را خراب کرده».
یا اینکه میگویند: «دوست / همسر / همکار من، بیش فعال است».
اینکه دو یا چند مشکل را بزرگتر و جدیتر از سایر ضعفها و مشکلات ببینیم، ممکن است ما را به سمت یافتنِ راهکار برای یک مسئلهی اشتباه سوق دهد.
مدیریت زمان هم تا حدی در گروه همین اصطلاحات قرار میگیرد.
پیشنهاد ۱: در صورتی که گوش دادن به فایل صوتی مدیریت زمان برای شما راحتتر از مطالعه یک مطلب طولانی درباره مدیریت زمان است، میتوانید به مجموعه فایلهای صوتی رایگان زیر در مورد مدیریت زمان مراجعه کنید:
[ دانلود فایل های صوتی آموزش اصول مدیریت زمان و تکنیک های آن ]
پیشنهاد ۲: ما دوستان بسیاری را داشتهایم که مشکل اصلیشان اعتیاد به کار بوده و در نهایت، احساس کردهاند که نیازشان مهارتهای مدیریت زمان است. اگر فکر میکنید که ممکن است شما هم در همین گروه قرار بگیرید، پیشنهاد میکنیم مستقیماً به سراغ مباحث مربوط به اعتیاد به کار بروید تا سریعتر به هدف خود برسید:
همه ما به یک علت واحد دچار کمبود زمان نمیشویم.
پیش از اینکه به فکر مدیریت زمان و حل کردن مشکل کمبود زمان خود باشیم، باید تشخیص دهیم که چرا دچار کمبود زمان شدهایم.
در ادامه برخی از رایجترین علت های کمبود زمان را با هم مرور میکنیم.
رویاهای بزرگ و هدف گذاری غیرواقعی
برخی از ما به دلیل رویاهای بزرگی که در سر داریم، احساس میکنیم به کمبود زمان گرفتار شدهایم
وقتی که تصمیم میگیریم به یک انسان بزرگ تبدیل شویم. وقتی به غولهای صنعت و اقتصاد ایران و جهان فکر می کنیم. وقتی میخواهیم تاثیری ماندگار از خودمان در حوزه علم و دانش و فرهنگ و هنر به جا بگذاریم. یکی از اولین چیزهایی که به خاطر میآوریم محدودیت زمان است. خصوصاً اگر به سن خودمان فکر کنیم و احساس کنیم، تا این نقطه که هم اکنون آمدهایم، به اندازهی کافی از عمر و وقت خودمان استفاده نکرده ایم.
ضعف در مهارت تصمیم گیری و اولویت بندی
کمبود زمان ممکن است به دلیل مشکل در اولویت بندی کارها و فعالیتها باشد.
گاهی اوقات، ممکن است احساس کنیم که حجم فعالیتها زیاد است و نمیدانیم که بهتر است کدام را به نفع کدام کنار بگذاریم. یا کدام را در اولویت قرار دهیم. من میخواهم درس بخوانم و بهترین معدل را در پایان دوره کارشناسی بگیرم. دغدغهی کنکور ارشد را هم دارم و میبینم فرصت کافی برای آن ندارم. شنیدهام که پس از دوران دانشجویی فرصت مطالعه خیلی کمتر است و دلم میخواهد از همین دوران برای یادگیری و توسعه دانش خودم هم استفاده کنم. از طرفی برای تامین هزینهی تحصیل و همینطور کسب تجربه، کار هم میکنم یا میخواهم بکنم. احساس میکنم همه اینها هم در یک اولویت هستند و مهم هستند یا اگر اولویتهای آنها با هم فرق دارد، دانش یا شجاعت این اولویت بندی را ندارم. امیدوارم از طریق مدیریت زمان، فضایی ایجاد کنم که به همهی خواستههای خودم برسم.
شبیه همین ماجرا هم برای مدیری پیش میآید که هم میخواهد جلسات برونسازمانی را با دقت و کیفیت خوب برگزار کند. هم اصرار دارد که بازدیدهای منظم و دورهای در داخل شرکت داشته باشد. هم علاقمند است برای همسر و فرزندانش وقت بگذارد و از سوی دیگر، از دانش و تکنولوژی روز هم عقب نماند.
اولویتبندی، مهارتی ضروری اما بسیار دشوار و چالش برانگیز است که در بسیاری از مواقع، ما را ترغیب میکند که با استفاده از مدیریت زمان و مهارتهای مشابه، ظرفیت و توانمندی خود را افزایش داده و صورت مسئله را پاک کنیم. به عبارتی، بسیاری از ما فوبیای تصمیم گیری داریم و از کنار گذاشتن گزینهها میترسیم. درست مانند کسی که میخواهد با صد هزار تومان بودجه، یکی از دو اسباب بازی شصت هزار تومانی و پنجاه هزار تومانی را انتخاب کند و چنان در انتخاب دچار تردید میشود که تصمیم میگیرد ده هزار تومان قرض بگیرد و هر دو گزینه را انتخاب کند!
ضعف در تفویض اختیار
کمبود زمان ممکن است ناشی از واگذار نکردن کارها به دیگران باشد.
ما خیلی وقتها در واگذار کردن کارها به دیگران، ضعیف عمل میکنیم. یا کارها را به شکل نامطلوبی به دیگران واگذار میکنیم که در نهایت زحمت خودمان دوچندان میشود. آیا تا به حال شده از کسی بخواهید که برای صرفه جویی در وقت، به جای شما یک پیراهن را برایتان بخرد و جدای از زحمت و منتی که برای شما ایجاد شده، وادار شوید بعداً برای تعویض مراجعه کنید و وقت زیادی را صرف چانه زنی و متقاعد کردن فروشنده به تعویض لباس کنید؟
یا آیا شده است که نامهای را برای تایپ به همکار خود بدهید و ببینید که مدت زمانی که صرف ویرایش و غلط گیری نامه میشود بیشتر از زمانی است که خودتان برای تایپ نامه صرف میکنید؟
ناتوانی در تفویض اختیار و واگذاری نادرست و غیرحرفهای کارها به دیگران، باعث میشود که در نهایت بسیاری از ما به این نتیجه برسیم که بهترین روش صرفه جویی در زمان، این است که کارها را خودمان انجام دهیم و از آنجا که به هر حال ، ظرفیت ما در انجام کارها محدود است، نهایتاً احساس میکنیم مدیریت زمان، آن کلید طلایی است که میتواند چنین مشکلی را برای ما حل کند.
[ درس مرتبط: تفویض اختیار ]
کمال طلبی نیز میتواند یکی دیگر از دلایلی باشد که ما را نهایتاً به سمت مدیریت زمان سوق داده است.
کمال طلبها یا Perfectionist ها، کسانی هستند که برای هیچ کاری، استاندارد ۹۰ یا ۹۵ از صد را نمیپذیرند. آنها استاندارد ۱۰۰ از ۱۰۰ را میخواهند. به همین دلیل هر کاری توسط آنها، بیش از زمان معمول طول میکشد. نامهای که میتواند در پنج دقیقه نوشته شود، پنج بار مرور و ویرایش میشود و پس از سی دقیقه، با نارضایتی ارسال میشود.
اگر ماشین خود را به کارواش ببرند، دو برابر کارگری که ماشین را شسته، وقت میگذارند و دور ماشین میگردند تا از نبودن لکه در اطراف ماشین مطمئن شوند.
یک مهمانی کوچک یا سمینار مختصر داخل سازمان، به اندازهی یک عروسی از آنها وقت میگیرد و باید تمام جزییات بررسی شود و به دقت مورد توجه قرار گیرد.
طبیعی است که در این شرایط، ممکن است من و شما احساس کنیم که مشکل اصلی ما در مدیریت زمان است و اگر در مهارت مدیریت زمان توانمند شویم میتوانیم بدون کمبود وقت، کارها را با همان سطحی از استاندارد که مد نظرمان است انجام دهیم.
[ درس مرتبط: کمال طلبی ]
ضعف در مهارت حل مسئله
حل موردی مشکلات و نداشتن نگاه فرایندی، میتواند دلیل دیگر کمبود زمان باشد.
گاهی اوقات، مسیر کار در تیم ما یا در سازمان ما نادرست است. به جای اینکه مسیر کار را درست کنیم، به صورت موردی مشکلات را حل میکنیم.
بستری که در سازمان ایجاد کردهایم، بستری برای فساد اقتصادی است. یا اینکه فرایندها و نظام پاداش و پرداخت، به شکلی است که کارمندان تشویق میشوند از زیر کار فرار کنند.
به جای اینکه یک بار ببینیم ریشه مسئله چیست، هر روز وقت ما صرف جستجوی کارمند خاطی و مجازات کردن او میشود.
دوستان و همراهانی انتخاب کردهایم که هر لحظه بودن کنار آنها، ما را به اتلاف وقت و فراموش کردن اولویتها سوق میدهد. اما به جای اینکه این مسئله را حل کنیم، سعی میکنیم با ابزارها و تکنیک های مختلف، از وقت جزیی باقیمانده استفاده بهتری بکنیم.
شاید هم مشکل اصلی ما انگیزه نداشتن است.
وقتی برای کاری که انجام میدهیم انگیزه نداریم، آن را کندتر از همیشه انجام میدهیم. خیلی وقتها هم، ترجیح میدهیم آن کار را در آخرین مهلت مقرر انجام دهیم. در چنین شرایطی، گاهی اوقات مسئلهی ریشهای کمبود انگیزه، دیده نمیشود و عارضهی سطحی آن، یعنی کمبود وقت، مورد توجه و نظر ما قرار میگیرد.
احساس میکنیم با بهبود مهارت مدیریت زمان، میتوانیم انواع مشکلاتی را که در کار و زندگی روزمره خود با آن مواجه هستیم، مدیریت کرده و کاهش دهیم.
درس های مرتبط با حل مسئله
آیا در مهارت حل مسئله توانمند هستید؟
تفکر طراحی (برای حل مسئله های سازمانی)
مشکل اهمال کاری
اهمال کاری و به تعویق انداختن هم میتواند ریشه دیگر کمبود زمان باشد.
گاهی اوقات، مشکل ما واقعاً کمبود زمان و مدیریت زمان نیست. بلکه عقب انداختن کارها به زمان دیگر است. میتوانم امروز پروژه درسی ام را انجام دهم، اما ترجیح میدهم تا حد امکان آن را عقب بیندازم. به هر حال باید مانتوی خودم را به خشکشویی بدهم، اما اگر میشود عصر این کار را انجام داد، چرا حالا؟ چند روز است که میبینم باک ماشین تقریباً خالی شده، اما تا ماشین به گریه و التماس نیفتد و خاموش نشود، ایستادن در صف پمپ بنزین را به زمان دیگری موکول میکنم. در صورتی که مشکل شما اهمال کاری است، شاید قبل از فکر کردن به تکنیکهای مدیریت زمان، بهتر باشد مطلب مرتبط با اهمال کاری را در متمم بخوانید.
[ درس مرتبط: اهمال کاری چیست؟ ]
ضعف در هنر نه گفتن
دلیل دیگری که بسیاری از ما دچار کمبود زمان میشویم، ضعف ما در هنر نه گفتن است.
شاید شما هم از جمله کسانی باشید که نمیتوانند به سادگی به دیگران «نه» بگویند. به همین دلیل، قسمت عمدهای از وقت خود را صرف انجام کارهایی میکنند که به دلیل خجالت یا رودربایستی یا دلایل مشابه، پذیرفتهاند. در چنین شرایطی، تلاش برای بهبود مهارت مدیریت زمان، به معنای بهبود تواناییهای ما نیست. بلکه گویی میخواهیم ظرفیت بارکشی خودمان را افزایش دهیم تا دیگران بتوانند با دردسر کمتری بار بیشتری را بر شانههای ما تحمیل کنند.
اگر شما هم خودتان را قربانی این نوع رفتار میدانید، شاید مطالعه یکی از درسهای دوره #مذاکرهمتمم، تحت عنوان هنر نه گفتن، بتواند کمی اثربخش باشد.
متمم در این زمینه، مطلب جداگانهای منتشر کرده است که میتوانید به آن مراجعه کنید:
[ مطلب مرتبط: معرفی چند کتاب مدیریت زمان ]
محمدرضا شعبانعلی قبلاً برای سایت عصر ایران، در قالب چند فایل صوتی، برخی از اشتباهات رایج در مدیریت زمان را توضیح داده و تبیین کرده که میتوانید برای دانلود فایلهای صوتی از لینک زیر استفاده کنید:
منبع : سایت متمم
برای اینکه انجام منظم فعالیتهای کمفایده را با استفادهی بهینه از زمان برای دستیابی به اهداف مهماشتباه نگیریم، معمولاً بر این نکته تأکید میکنند که Task Management (مدیریت وظایف) بخش مهمی از Time Management (مدیریت زمان) است و کسی میتواند زمان خود را به خوبی مدیریت کند، که نسبت به اولویت بندی وظایف خود، دقیق و حساس باشد.
ماتریس آیزنهاور ابزار دیگری برای اولویت بندی کارها است که در آن به تفکیک ضرورت زمانی و ضرورت استراتژیک توجه شده است.
علاوه بر عنوان ماتریس آیزنهاور، گاهی نامهای ماتریس استیون کاوی و همچنین ماتریس اهمیت و فوریت نیز برای آن بهکار میرود. چون طرح این ابزار توسط استیون کاوی در کتاب هفت عادت، نقش مهمی در رواج یافتن آن داشته است.
برای اولویت بندی کارها در ماتریس آیزنهاور، پیش از قرار دادن هر فعالیتی در برنامههای خود، باید آن را از دو جهت بررسی کنیم:
کارهای مهم، اغلب به هدفهای ما مربوط هستند.
کارها و فعالیتهایی که انجام آنها ما را به هدفهایمان نزدیک میکند و بیتوجهی به آنها میتواند مشکلاتی جدی و عمیق، با اثراتی نسبتاً طولانی برایمان ایجاد کند.
این کارها معمولاً به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به خواستهها و هدفهای کلان و ارزش های زندگی ما مربوط میشوند.
تأکید بر این نکته نیز لازم است که: به علت شخصی بودنِ هدفها و ارزشها، ممکن است کاری که شما آن را مهم تلقی میکنید، ممکن است از نظر فرد دیگری مهم محسوب نشود.
موارد زیر، نمونههایی از کارهایی هستند که میتوانند برای برخی افراد، اهمیت بالایی داشته باشند:
این کار یا فعالیت، تا چه حد نیازمند توجه در همین لحظه است؟
آیا اگر همین لحظه (یا در همین لحظات و ساعتهای پیش رو) به آن توجه نکنم، دردسرساز میشود و تبعات بدی برایم خواهد داشت؟
آیا مهلت زمانی کاملاً قطعی و مشخصی برای این کار وجود دارد که الان هم به آن نزدیک شدهام؟
آیا اگر این کار را در این لحظه انجام ندهم، فرصت انجام آن را بهکلی از دست میدهم؟
کارهای زیر، ممکن است برای شما، مصداق کارهای فوری محسوب شوند:
بر این اساس، میتوان هر فعالیت را به یکی از چهار دستهی زیر تخصیص داد:
اینکه کارها را به چهار دسته تقسیم کنیم، به خودیِ خود، خاصیت و کارکردی ندارد. مهم این است که بر اساس این تقسیمبندی، با کارها و فعالیتهای هر یک از این چهار دسته، به شکل متفاوتی برخورد کنیم.
چارچوب زیر، یکی از رایجترین الگوهای مدیریت فعالیتها در ماتریس اهمیت و فوریت است:
نمایش کامل این مطلب برای کاربران آزاد متمم انجام میشود.
ثبت نام به عنوان کاربر آزاد متمم، سریع و رایگان است و کافی است برای خودتان نام کاربری و رمز عبور تعریف کنید.
شما با ثبت نام به عنوان کاربر آزاد، به درسهای مختلفی (از جمله: استعدادیابی، سبک زندگی،هوش کلامی، افعال پرکاربرد انگلیسی، مهارتهای ارتباطی و پاراگراف فارسی) دسترسی پیدا خواهید کرد.
این کارها، بیشترین اولویت را دارند و باید سریع انجام شوند. به عبارت دیگر، از منظر مدیریت منابع، باید منابع خود را پیش از هر چیز، به این کارها تخصیص دهید.
ضمناً به خاطر داشته باشید که هر چه در زمینههای زیر بیشتر وقت بگذارید، باید این بخش از فعالیتهای شما، سبکتر شود و کارهای کمتری در این دسته قرار گیرد:
به عبارت دیگر، بخش مهمی از کارهایی که به سطحِ مهم و فوری میرسند، زمانی میتوانستهاند در سطح مهم اما غیرفوری باشند.
اما به علت پیشبینیها و برآوردهای نادرست شما یا ضعف نظم درونی (تلاش برای طفره رفتن از آن کارها)، امروز در دستهی مهم و فوری قرار گرفتهاند.
البته این ادعا الزاماً دربارهی همهی کارهای فوری و مهم مصداق ندارد؛ مثلاً با تصادف یکی از دوستان نزدیک شما در خیابان، مجموعهای از کارهای مهم و فوری به فهرست فعالیتهایتان افزوده میشود.
با این حال، اگر از مثالهای خاص در حدی که مطرح شد بگذریم، بیتوجهی به اولویت بندی کارها یکی از مهمترین عواملِ پُر شدنِ سبدِ فعالیتهای مهم و فوری است.
اغلب کارهایی که در زندگی ما ارزش واقعی و ماندگار ایجاد میکنند، در این دسته قرار میگیرند.
اگر امروز ورزش نکنید، اگر برای یادگیری خود وقت نگذارید، اگر زبان دوم یا سوم خود را تقویت نکنید و اگر شبکه سازی نکنید، هیچکدام در این لحظهی مشخص، به شما آسیب نمیرسانند.
اما در بلندمدت، فرصتهای بسیاری را از شما میگیرند و ممکن است بحرانهای متعددی را برایتان ایجاد کنند.
به همین علت، بلافاصله پس از کارهای مهم و فوری (که باید به تدریج، کم و کمتر شوند) برای کارهای مهمِ غیرفوری وقت بگذارید.
دو مورد از بهترین برخوردها با چنین کارهایی، تفویض و زمانبندی مجدد است.
اگر بتوانید این کارها را به افراد دیگری واگذار کنید، یا اینکه زمانشان را جابجا کنید، فرصت بیشتری برای کارهای مهم ایجاد خواهد شد.
مثلاً شاید بشود همکار شما به جای شما در یکی از جلسات کاری شرکت کند (بخشی از جلساتی که مدیران، میکوشند اهمیتِ حضور خود را در آنها اثبات کنند، بدون حضور مدیر و توسط نمایندهی او، میتواند با همان کیفیت یا حتی با اثربخشی بالاتر برگزار شود).
همچنین اگر کارهای مهمِ فوری و مهمِ غیرفوری شما باقی مانده است، شاید مناسب باشد با یک تماس تلفنی، قرارِ تفریحی خودتان با یک دوست قدیمی را جابجا کنید. با این کار، به تدریج یاد میگیرید که برای برخی قرارها و دیدارها کمتر وقت بگذارید و آگاهانهتر برنامهریزی کنید؛ تا هر روز مجبور به تماس گرفتن و عذرخواهی و تغییر برنامه نشوید.
[ درس مرتبط: تکنیک دن اریلی دربارهی برنامه ریزی برای آینده ]
چک کردن پستها و استوریهای دوست و آشنا در اینستاگرام، پیگیری اخبار در زمینههایی که تأثیر مستقیم روی زندگی امروز و تصمیمهای فردای ما ندارند، وقت گذاشتن برای رسانههای زرد و به طور کلی، بخش قابل توجهی از حضور آنلاین ما، در این دسته قرار میگیرند.
البته کارهای غیرمهم و غیرفوری، مصداقهای بسیار بیشتری دارند و اگر زندگی افراد معمولی و کسانی که به رشد و موفقیتی درخور دست نیافتهاند جستجو کنید، میتوانید نمونههای فراوانی از آنها را بیابید.
ممکن است در نگاه نخست، چنین بهنظر برسد که ماتریس آیزنهاور، صرفاً برای رهایی از لیست بلند کارهای روزانه (از خرید گوشت و مرغ تا خشکشویی و تنظیم ساعت جلسات) مفید است.
اما به این نکته توجه داشته باشید که این ماتریس، یک ابزار عمومیِ اولویت بندی است و میتواند کاربردهای بسیار بیشتری داشته باشد.
به این مثالها توجه کنید:
منبع : سایت متمم
در این مطلب قصد داریم روش درخواست از کائنات را به شما آموزش بدیم پس تا انتها همراه ما باشید
اگر تجربه رانندگی برای بار اول را داشته باشید متوجه شده اید، با اینکه تمام چیزها را می دانید، اما پیاده سازی آنها چقدر دشوار بوده است.
شما می دانید که فرمان، کلاج، گاز و ترمز را چه وقت باید استفاده کنید، اما استفاده هماهنگ از این ابزار ها برای دفعات اول بسیار دشواز است و پس از چند دقیقه مرتکب اشتباهاتی شده، خسته و کلافه می شویم.
اما پس از مدت 3 سال چقدر این فرآیند ساده تر می شود؟ بدون توجه و تمرکز خاصی، می توان هم رانندگی کرد، هم موسیقی گوش داد و … در زمان لازم هم تمام کارها انجام می شوند. چه اتفاقی افتاد؟
با تکرار در زمان، عمل رانندگی از ضمیر خودآگاه به ناخودآگاه منتقل شد. حالا دیگر کارها روان تر با انرژی کمتر و به صورت خودکار انجام می شوند. این فوق العاده است!
پس ما با تکرار می توانیم فرآیندها را به ضمیر ناخودآگاه منتقل کنیم. البته راه های تخصصی تری هم وجود دارند که در قالب این مطلب نمی گنجند.
در مجموع تلاش کنید با تکرار جملات تاکیدی و تجسم واضح از لحظه رسیدن به اهدافتان، آن ها را با تکرار منظم وارد ضمیر ناخودآگاه کنید. برای اطلاعات بیشتر این مطلب را ببینید.
وزن گام اول 20 درصد است.
ضمیر ناخوددآگاه به خرد نامتناهی کائنات متصل است. خرد کائنات راه رسیدن به هدف شما را می داند. برای درخواست از کائنات و رسیدن به خواسته خود باید با کائنات همراهی کنید.
همراهی با کائنات، نیاز به ضمیر ناخودآگاهی روشن دارد. ضمیر روشن یعنی ذهنی که افکار منفی کمتر و افکار مثبت بیشتری در آن وجود دارند.
در هر برش زمانی، 1000 واحد اطلاعات وارد ذهن انسان می شود که ضمیر خودآگاه ما تنها توانایی پردازش 3 تا 7 مورد از این اطلاعات را دارد و مابقی به طور مستقیم وارد ناخودآگاه می شوند.
تصور نکنید اگر در محیط منفی قرار دارید و حواستان هست که نکات منفی وارد ذهنتان نشود، تاثیری نمی گیرید! اصلا چنین چیزی نیست! ما همواره در هجوم اطلاعات اطرافمان هستیم و اشخاص، رسانه ها و تمام چیزهایی که توسط حواسمان دریافت می کنیم مستقم یا غیر مستقیم بر روی نظام افکار و باورهای ما تاثیر گذار هستند.
راهی برای بیرون کردن افکار منفی از ذهن وجود ندارد. همانطور که تاریکی وجود ندارد و تنها با روشن کردن چراغ می توان تاریکی را از میان برد، از ذهن تاریک هم نمی توان تاریکی را بیرون کرد و باید افکار و اطلاعات نورانی وارد ذهن کرد.
کتاب های خوب، فیلم های خوب، ویدیو های انگیزشی، معاشرت با افراد خوب، همه و همه می توانند در نورانی ساخت ذهن اثرگذار باشد.
تنها با داشتن ذهن مثبت است که می توان نشانه های درست را دید و به هدف رسید.
در این مرحله شما باید حواستان را جمع کنید و نشانه هایی که کانات به شما می دهد را دریافت کنید. بعد از کاشت هدف در ضمیر ناخودآگاه باید حواستان به اطراف باشد. شاید تماسی با شما گرفته شود، شاید روزنامه ای را به طور اتفاقی ببینید که در مورد هدف شما نکته ای در آن است و یاهرچیز دیگری. همچنین باید در راستای این نشانه ها اقدامات عملی کنید. به هیچ وجه منتظر نزول پول از آسمان نباشید برای رسیدن همواره بایید اقدام کرد.
ممکن است 6 ماه یا حتی 1 سال نشانه ای دریافت نکنید! اما همواره باید در ذهنتان به این نکته توجه داشته باشید. چرا که کائنات در صدد برآوردن خواسته شماست و بهترین راه حصول آن را می داند.
وزن گام دوم 80 درصد است.
وزن این گام صفر درصد است.
شما در تعیین زمان رسیدن به هدف و خواسته خود نقشی ندارید. این گام بر عهده کائنات است. فقط ایمان داشته باشید نشانه ها را دنبال کنید و اقدام کنید!
موفق باشید.